Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه سینما و تلویزیون: اخبار حوزه سینما و تلویزیون نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 3 خرداد ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


پرونده دهه ٦٠ همچنان براي مهدويان باز استاگر آويني نبود، تصويري هم از جنگ نبودگاردین از «۲۴ فریم» نوشت/ ورق زدن کتابی از رویاهای عباس کیارستمینشانی نادرست« آشوب »ناگفته‌های تهمینه میلانی از موانع ساخت فیلم فتح خرمشهریک زندگی موسیقایی در«تیک آف»تعریف شد/ تلاش برای متفاوت بودنواکنش جشنواره کن به حادثه تروریستی منچسترویژه برنامه‌های شبکه دو سیما در ماه مهمانی خدااعلام ویژه برنامه‌های شبکه چهار در ماه رمضان
مشروح اخبار
پرونده دهه ٦٠ همچنان براي مهدويان باز است
در روزهاي منتهي به انتخابات دوازدهمين دوره رياست‌جمهوري، نام محمدحسين مهدويان به عنوان يكي از دست‌اندركاران ساخت مستند «وضعيت سفيد» و «رييس‌جمهور روحاني» شنيده شد. خبري كه اين فيلمساز جوان نه آن را تكذيب كرد و نه تاييد. با اين همه او اين روزها بيش از ديگر سينماگران به نمايش وقايع دهه شصت علاقه‌مند است. پرونده‌اي كه بعد از ساخت فيلم «ماجراي نيمروز» براي مهدويان همچنان باز است. او همزمان با سالگرد آزادسازي خرمشهر «ترور سرچشمه» را جلوي دوربين مي‌برد. مستندي كه قرار است به واقعه هفتم تير ماه و شهادت جمعي از رهبران حزب جمهوري در سال ۱۳۶۰ بپردازد.

تهيه‌كنندگي اين مستند را مجيد رجبي معمار بر عهده دارد. او كه در حال حاضر مديرعامل خانه هنرمندان و تماشاخانه ايرانشهر است سمت‌هايي چون رييس هيات‌مديره موسسه روايت فتح، رييس هيات‌مديره انجمن‌هاي سينمايي و تئاتر انقلاب و دفاع اسلامي، موسس شهرك سينمايي دفاع مقدس، مدير شبكه‌ ٥ سيما (شبكه تهران)، مدير شبكه جهاني جام‌جم، مدير شبكه بازار و رييس مركز نظارت و ارزشيابي سازمان صداوسيما را در كارنامه كاري خود دارد و فعاليت چنداني در حوزه تهيه‌كنندگي سينما نداشته است.
با اين همه مهدويان اين‌بار با حمايت مديرعامل خانه هنرمندان در كنار گروه تحقيقاتي خود در تلاش است اسناد مربوط به واقعه هفتم تير را جمع‌آوري كند. اسنادي كه دسترسي به آنها مشكلات فراواني دارد و به گفته رجبي معمار به صورت حرفه‌اي و مستند بايگاني نشده‌اند. فاز اصلي فيلمبرداري «ترور سرچشمه» سوم خرداد آغاز مي‌شود و گروه تلاش مي‌كنند اين مستند را همزمان با سالروز هفتم تير آماده نمايش كنند.
اما اين نخستين‌بار نيست كه ترور رهبران حزب جمهوري موضوع اصلي يك مستند مي‌شود. شهريورماه سال ٩٥، جواد موگويي بعد از پنج سال تحقيق و پژوهش مستند «پرونده ناتمام» را به سرانجام رساند. در اين فيلم يكي از مهم‌ترين اتفاقات دهه ٦٠ كه زواياي پنهان متعددي دارد تا اندازه زيادي رمزگشايي شد. موگويي بارها در گفت‌وگوهاي خود اعلام كرد روايت كاملا بي‌طرفانه‌اي را براي «پرونده ناتمام» انتخاب و تلاش كرده طيف مقابل را هم براي گفت‌وگو و در اختيار گذاشتن اطلاعات مجاب كند. اما به نظر مي‌رسد مهدويان راه ديگري را براي ارايه مستندات خود انتخاب كند، راهي كه نگاه تازه‌اي از اين واقعه تاريخي به مخاطب عرضه كند. دليل اين خوشبيني اما كارنامه قابل قبول مهدويان در حوزه مستند است.
كارگردان «ماجراي نيمروز» نخستين‌بار در حوزه مستند آزمون و خطا كرد. علاوه بر استعداد و علاقه، بخت هم به‌اندازه كافي با او يار بود و توانست درست و دقيق مسيري كه تا امروز پيموده را هدفگذاري كند: «من دوستي در دانشگاه داشتم به نام اردلان عاشوري. او رفت‌وآمدي در روايت فتح داشت. مسوول دفتر مستند و تجربه در آنجا شد. اردلان فيلم پايان‌نامه‌ام را ديد و خيلي خوشش آمد و گفت بيا فيلم مستند براي روايت فتح بساز. من را به حبيب والي‌نژاد معرفي كرد. نخستين فيلمي كه ساختم مورد توجه قرار گرفت. آن موقع حسين معززي‌نيا در اكران خصوصي فيلم را ديد و گفت اين فيلم خيلي فوق‌العاده و پر از نبوغ و خلاقيت است. البته آن فيلم هيچ‌وقت از تلويزيون پخش نشد و به خاطر لحني كه داشت توقيف شد. اما اين تعريف‌ها باعث شد من اعتماد به نفس پيدا كنم و همكاري با آقاي والي‌نژاد را ادامه دادم.» آن مستند با نام «استخوان لاي زخم» يكي از تاثيرگذارترين مستندهاي مهدويان است. او از همان روز لحن منحصر به فردي را براي خود انتخاب كرد و تا امروز هم همان لحن را دنبال مي‌كند. نريشن اين مستند با صداي ابوالحسن تهامي‌نژاد برگ برنده مهدويان بود. اين مستند بعد از گذشت مدت‌ها از تلويزيون پخش شد اما زمان خودش به خاطر هنجارشكني در بيان حقايق و چرايي جنگ تحميلي و سهم‌خواهي صدام، ناديده گرفته شد.
مستندهايي چون «ديكتاتور بزرگ»، «ثنا»، «سه سوي ميدان جنگ»، «ملك‌الموت» و در نهايت «آخرين روزهاي زمستان» با محوريت حسن باقري از فرماندهان جنگ يكي پس از ديگري تاييدي بر عملكرد مهدويان بود. او به واسطه آشنايي با والي‌نژاد از روزهاي دانشجويي توانست بهترين مجموعه مستند جنگ سال‌هاي اخير را با هزينه‌اي معادل ٦٥٠ ميليون تومان به سرانجام برساند: «سال ۸۷ آقاي والي‌نژاد به من پيشنهاد داد يك فيلم درباره حسن باقري كه قبل از آن هم درباره‌اش حرف مي‌زديم، بسازم. آن موقع فيلمي را براي پايان‌نامه كار‌شناسي ارشد با روش داكيودرام آماده مي‌كردم. از‌‌ همان موقع يك جاه‌طلبي‌اي با من همراه بود. همين الان هم مي‌خواهم يك افق ديگر را فتح كنم. به آقاي والي‌نژاد گفتم بيا يك داكيودرام كار كنيم. گفت يعني چه؟ توضيحاتي دادم. آن زمان تجربياتي در حوزه تلويزيون شده بود اما كار دو ژانري خيلي جدي گرفته نمي‌شد. والي‌نژاد به من اعتماد پيدا كرد. البته او كلا به جوان‌ها اعتماد مي‌كند. بعضي وقت‌ها نتيجه مي‌دهد و بعضي وقت‌ها هم نه. من چهار سال زندگي‌ام را درگير «آخرين روزهاي زمستان» بودم.
خاستگاه مهدويان اما موسسه روايت فتح است؛ همان جايي كه به قول خودش يك زماني جوان‌هايي چون او را با شلوار جين و بلوز آستين كوتاه پذيرفت و اواخر دهه ٧٠ و اوايل دهه ٨٠ امكاني را براي حضور نسل تازه و گفتمان جديد فراهم كرد: «يكي دو بار گفتم و ارجاع دادم به آن نقل‌قول معروف چخوف كه مي‌گفت: ما همه از زير شنل گوگول در آمديم. گفتيم ما هم از زير شنل روايت فتح سيد محمد آويني در آمديم و بسياري از بچه‌هاي ما مانند همين امير بنان كه مجري طرح «ايستاده در غبار» بود، يا محمد صراف كه فيلم‌نت را اداره مي‌كند، يا هادي بهروز كه مدير فيلمبرداري كارهاي من است، همه از روايت فتح سيدمحمد آويني به اينجا رسيده‌ايم. »
مهدويان با داشتن چنين تفكري قرار است «ترور سرچشمه» را بسازد. كارگرداني كه در تمام روزهاي منتهي به انتخابات رياست‌جمهوري تلاش كرد خودش را وابسته هيچ گروه و جناحي نكند و تا جاي ممكن در نمايش آرا و افكارش تقيه كرد. البته رويكرد او تا اينجا حاشيه كاملا امني برايش ايجاد نكرده و هر از گاهي از سوي جناحي به سرسپردگي متهم مي‌شود. با اين همه مهدويان سعي مي‌كند در اين كارزار تنها آن چيزي را تجربه كند كه او را به واقعيت مي‌رساند: «دهه ٦٠ يكي از خشن‌ترين دوران‌هاي تاريخ معاصر ما است. اگر قرار باشد تصميم بگيريد درباره خشونت سياسي فيلم بسازيد، يكي از بهترين مقاطع كه مي‌توانيد كار كنيد تابستان سال ٦٠ است. علاوه بر اين بايد چارچوب‌ها و امكان‌هايي كه مي‌شود در آن فيلم ساخت را هم در نظر گرفت. » او در تازه‌ترين گفت‌وگويي كه با «اعتماد» داشت تاكيد كرد دوست دارد درباره آقاي طالقاني فيلم بسازد، علاوه بر اين دهه ٦٠ همچنان برايش جذاب است و دوست دارد بيشتر از اينها در روزهاي اين دهه سرك بكشد. حالا در ادامه بايد ديد پرونده دهه پررمز و راز ٦٠ براي مهدويان با مستند «ترور سرچشمه» بسته مي‌شود يا خير.اگر آويني نبود، تصويري هم از جنگ نبود
هوشنگ ميرزايي، کارگردان مستند «مسجد جامع خرمشهر» که امروز از شبکه4 سيما پخش مي‌شود، مي‌گويد نهادهاي فرهنگي فقط شعار مي‌دهند و براي سينماي مستند و داستاني دفاع مقدس کاري نمي‌کنند. اين مستندساز تأکيد مي‌کند: اگر آويني نبود تصويري از جنگ نبود و وي بود که تاريخ تصويري جنگ را زنده نگه داشت.
مستند «مسجد جامع خرمشهر» امروز به مناسبت روز آزاد‌سازي خرمشهر، از شبکه44 سيما پخش مي‌شود. هوشنگ ميرزايي مستندساز و کارگردان اين مستند درباره محتواي مستندش و همچنين شرايط ساخت مستند درباره دفاع مقدس توضيحاتي داده است. *** مسجد جامع خرمشهر در برهه‌اي از تاريخ معاصر نقش محوري و تعيين‌کننده را بازي کرده و شايد جريان تاريخ را عوض کرده است، در عين حال سال‌ها با بي‌مهري روبه‌رو بوده و فيلم شاخصي درباره تاريخ آن ساخته نشده، در مستندي که ساخته‌ايد چه تصويري از اين مسجد و تاريخش ارائه کرده‌ايد؟اين مستند در واقع به مقاومت 45 روزه شهر خرمشهر در برابر تجاوز عراق مي‌پردازد و در آن با آقايان و خانم‌هايي که در اين مقاومت حضور داشتند و در مسجد جامع به مقاومت پرداخته بودند، صحبت شده است. در بخشي از آن هم به نقاشي‌هاي آقاي ناصر پلنگي که روي ديوار مسجد نقش بسته پرداخته‌ايم. همان‌طور که مي‌دانيد مسجد جامع خرمشهر نقش مرکز فرماندهي و لجستيک و پشتيباني مدافعان خرمشهر را داشته است، نمي‌توانم ادعا کنم که مستند من اثر فاخر و تاپي درباره مسجد خرمشهر است، اما تلاش کرده‌ام در زمان 30 دقيقه‌اي مستند به بيان تاريخ شفاهي اتفاقات اين مسجد و مقاومت مردم خرمشهر بپردازم.چرا ما نبايد مستند فاخري درباره موضوعات دفاع مقدسي و به خصوص همين موضوع مسجد جامع خرمشهر داشته باشيم؟علت اصلي‌اش اين است که از توليد فيلم‌هاي مستند درباره دفاع مقدس حمايت نمي‌شود، نه تنها مستند‌ها بلکه فيلم‌هاي داستاني هم دچار چنين مشکلي هستند. نهادهايي که درباره دفاع مقدس مسئوليت دارند فقط حرف مي‌زنند و در عمل حمايتي نمي‌بينيم.همين کار مسجد جامع خرمشهر فقط بر اساس علائق شخصي و عرقي که من به دفاع مقدس داشتم، پيش رفته است. باقي افرادي نيز که درباره دفاع مقدس کار ساخته‌اند به خاطر تعهدي که نسبت به دفاع مقدس داشته‌اند، اين کار را کرده‌اند وگرنه تلويزيون يا جاهاي ديگر حمايت جدي از توليد آثار مستند درباره دفاع مقدس نمي‌کنند.چرا نهاد‌ها حمايت نمي‌کنند؟چون فقط ياد گرفته‌اند که شعار بدهند. اگر شعار نمي‌دادند تا اين حد شاهد توليد آثار ضعيف و حتي سخيف درباره دفاع مقدس نبوديم.به نظرم جنگ تحميلي آنقدر سوژه و موضوع بکر و ناب دارد که تا 100 سال ديگر هم مي‌شود درباره‌اش فيلم مستند و داستاني ساخت، آن هم با پروداکشن قوي و زباني جهاني که قابليت پخش بين‌المللي داشته باشد و بشود در خارج از کشور آن را اکران کرد.اين ظرفيت بزرگ که به آن اشاره کرديد، بالاخره يک روز بايد مورد استفاده قرار گيرد، وگرنه تاريخ دفاع مقدس به فراموشي سپرده مي‌شود!بله، ما قهرمانان بزرگي در دوران دفاع مقدس داشته‌ايم که الان هيچ‌کس آنها را نمي‌شناسد، نسل جوان حتي اسم آنها را هم نشنيده‌اند و متأسفانه فراموش شده‌اند. داستان زندگي هر کدام از خلبانان دفاع مقدس مي‌تواند موضوع چند فيلم مستند و داستاني باشد، يا فرماندهان شهيدي که در سپاه و بسيج داشته‌ايم.من در جشنواره جهاني فيلم فجر فيلم سينمايي ديدم درباره اواخر جنگ جهاني دوم، فيلم خيلي خوبي بود. با ديدن آن فيلم خيلي غصه خوردم که چرا نبايد ما درباره دفاع مقدس‌مان چنين آثار قوي بسازيم؟!در حالي که به نظرم بسياري از وقايع جنگ تحميلي ما تأثيرشان از وقايع جنگ جهاني دوم بيشتر بوده است، ولي مي‌بينيم به جز کارهاي حاتمي‌کيا يا مرحوم ملاقلي‌پور فيلم داستاني خوبي درباره دفاع مقدس ساخته نشده يا اگر هم ساخته‌اند ادامه نداشته و پراکنده بوده است.فکر کنم در سينماي مستند هم وضع ما تعريفي نداشته باشد؟!تلويزيون را ببينيد، هر وقت ايام دفاع مقدس مي‌شود سراغ تصاوير مستند‌هاي روايت فتح مي‌رود، يعني اگر شهيد آويني نبود، تصويري از جنگ نبود. وي با مستند‌هايي که از دفاع مقدس ساخت، تاريخ جنگ را زنده نگه داشت. به جز شهيد آويني ديگران چه کرده‌اند؟ فقط کارشان اين شده كه تصاوير وي را بردارند و پخش کنند. چقدر تلويزيون و وزارت ارشاد درباره ساخت مستند‌هاي جنگ تحميلي فعاليت داشته‌اند؟ تقريباً صفر، شما اثر ماندگاري به غير از آثار شهيد آويني از دفاع مقدس نمي‌بينيد!باز هم به همان سؤال مي‌رسيم، چرا از کساني مثل شما که بنا به علائق شخصي هم شده سراغ موضوع دفاع مقدس مي‌روند، حمايت نمي‌شود؟به نظرم علاوه بر همان شعار دادن‌ها و عمل نکردن‌هاي نهاد‌هاي مربوطه، موضوع عدم حمايت و عدم اعتماد نيز وجود دارد. نهاد‌هاي فرهنگي حاضر نيستند به مستندساز‌ها يا کارگردان‌هاي فيلم‌هاي داستاني اعتماد کنند. من مي‌خواستم درباره اولين شهيد خلبان دفاع مقدس که کرد بود و به تازگي پيکرش پيدا شده و در مهاباد تدفين شد، فيلم مستندي بسازم.وقتي پيشنهاد توليد اين مستند را مطرح کردم، آنقدر با بي‌مهري روبه‌رو شدم که دلسرد شدم و با خودم گفتم چرا با اين نوع برخورد من بايد سراغ موضوعات دفاع مقدسي بروم؟!غير از اين مستند هم موضوع ديگري را به شبکه مستند ارائه دادم درباره کودکاني که در خاورميانه به خاطر جنگ‌افروزي و دخالت نظامي امريکا آواره شده و دچار صدمات جاني و روحي شده‌اند. به نظرم موضوع انساني است و جاي کار زيادي دارد، ولي گفتند نيازي به توليد چنين فيلمي نداريم و اگر لازم شد از کارهايي که ديگران توليد کرده‌اند، استفاده مي‌کنيم!براي سؤال آخر، بينندگان مستند شما، قرار است چه چيزي درباره مسجد جامع خرمشهر ببينيد؟اين پروژه در 10 روز فيلمبرداري شده و در آن از شهر خرمشهر، شلمچه و موزه جنگ شهر خرمشهر و مسجد جامع فيلمبرداري کرده‌ايم. چون زمان فيلم محدود است تلاش کرده‌ام ريتم خوبي داشته باشد و به خاطر گفت‌و‌گو با مدافعان خرمشهر مي‌تواند اثري باشد در ثبت تاريخ شفاهي مقاومت 45 روزه و اتفاقاتي که در مسجد جامع رخ داده و تا پيش از اين مستندنگاري نشده است. خرمشهر هنوز پر از سوژه‌هاي ناب است و اگر حمايتي براي ساخت مستند شود مي‌توان آنها را ثبت کرد.گاردین از «۲۴ فریم» نوشت/ ورق زدن کتابی از رویاهای عباس کیارستمی
ژان بروکس منتقد سایت گاردین که به فیلم «۲۴ فریم» حاضر در هفتادمین جشنواره فیلم کن چهار ستاره داده است درباره فیلم می‌نویسد: عباس کیارستمی با فیلم «مثل یک عاشق» در سال ۲۰۱۲ به بخش رقابتی فستیوال فیلم کن آمد، فیلمی که باعث می‌شد آدم سرش را بخاراند و طوری تمام می‌شد که مخاطب را آویزان رها می‌کرد. آن موقع، این کارگردان ایرانی از این کارش پشیمان هم نبود؛‌ می‌گفت صندلی‌های سینما باعث می‌شوند مخاطب تنبل بشود و علامت سوال «بخشی از نشان‌گذاری زندگی است». حالا، تقریبا یک سال پس از مرگش در ۷۶ سالگی، کیارستمی با یک پروژه حیرت‌انگیز برگشته و به نظر می‌رسد با تاخیر، او به کن یک پایان داده است.

«۲۴ فریم» به عنوان پاسخ کیارستمی به عکس‌ها و نقاشی‌هایی که الهام‌بخشش بودند شکل گرفت و نیروی پیش برنده او این غریزه بود که می‌خواست فریم را ثابت نگه دارد تا جان گرفتن هر تصویر را ببیند و نمایش داده شدن هر درام را شاهد باشد. اما این پروژه حس یک تجلیل را ندارد، حتی حس تالیف را هم ندارد و چیزی غنی‌تر و عجیب‌تر از آن است، ‌انگار که در لحظه مرگ، ضمیر ناخودآگاه این مرد بیرون ریخته و در یک بطری گیر افتاده است. بله، «۲۴ فریم» به شدت امتحانی است؛ نیازمند صبر و درگیر شدن است اما این فیلم شبح‌وار باعث شد من کاملا در خلسه فرو بروم.
کیارستمی از باد و موج خوشش می‌آمد، کلاغ و برف، و این عناصر دوباره و دوباره بازمی‌گردند، مثل بازیکنان قراردادی در یک رویای تکرارشونده. مردم،‌ در تضاد، تا حدود زیادی به خاطر غیاب‌شان به ذهن می‌آیند. می‌بینیم که آن‌ها از کنار یک خیابان پاریسی عبور می‌کنند، یا کامیونی را هدایت می‌کنند که جمعی از کلاغ‌ها را پراکنده می‌کند. تلویحش این است که حضور آن‌ها (ما؟) یک حواس‌پرتی ناخوش‌آمد است که دنیایی طبیعی را مختل می‌کند که با ریتم مرموز خود جلو می‌رود. مثلا فریم ۱۶، یک قایق موتوری کوچک زرد را نشان می‌دهد که به آرامی توسط موج به سمت ساحل می‌آید آن هم در حالیکه دسته‌ای از اردک‌ها کنارش جمع می‌شوند. این اردک‌ها درگیر کار اردکی خودشان هستند و نمی‌توانند با از راه رسیدن این دروازه‌شکن ساخت دست بشر کنار بیایند.
این کارگردان بی‌باکانه، حتی پس از مرگ، راهی پیدا کرده تا از صندلی‌های سینمای منفورش هم استفاده‌ای بکند. در حالیکه ممکن است «۲۴ فریم» او مثل عکس‌هایی در یک گالری تنظیم شده باشند، صندلی ما را سر جای‌مان نگه می‌دارد، از ما می‌خواهد به هر فریم وقتی مساوی (چهار دقیقه و نیم) بدهیم و جلوی این غریزه‌مان را بگیریم که می‌خواهیم بزنیم جلو یا به عقب برگردیم. مخاطبان مختلف، فریم‌های محبوب خودشان را خواهند داشت. من کمی نگران بودم که شاید بازسازی دیجیتالی‌شده فیلم «شکارچیان در برف» پیتر بروژل کمی گستاخانه و بی‌جا باشد اما چیزهایی از این قبیل به هیچ وجه تاثیر کلی فیلم را زیر سوال نمی‌برند؛ فیلمی که بسیار زیبا و مرموز است و تماشا کردنش مثل باز کردن مجموعه‌ای از عروسک‌های تو در تو است، یا ورق زدن کتابی از رویاها.
چه اتفاقی برای این تصاویر می‌افتد وقتی که زمان به پایان می‌رسد و بالاخره مجبور می‌شویم به جلو حرکت کنیم؟ در پایان «۲۴ فریم»، زندگی ادامه پیدا می‌کند که باید هم همینطور باشد، اما به نظرم ما بسیاری از آن تصاویر را با خودمان به دنیای بیرون می‌بریم، در لحظات ساکت آن‌ها را درذهن‌مان بازپخش می‌کنیم و هنوز سعی می‌کنیم رمزشان را بگشاییم. کیارستمی رفته اما آثارش زنده هستند. ضمیر ناخودآگاه او،‌ به نظر من، همه‌مان را مبتلا کرده است.نشانی نادرست« آشوب »
حدود یک سال پیش، تیزر فیلم «آشوب» در ضمیمه فیلم و سریال های شبکه نمایش خانگی و چند سایت منتشر شد؛ تیزری خوشحال و سر حال که با دیدن آن گمان می رفت کاظم راست گفتار بهترین و پخته ترین فیلمش را ساخته است. نما های تهران قدیم، کافه ها، لاله زار و آواز های خاطره انگیز آن، ذهن را قلقلک می داد تا بدانیم نتیجه چه شده است. از آن طرف، راست گفتار در فیلم آخرش یک گام جلو آمده بود و «چک»، جبران فیلم های نه چندان موفق «عروس خوش قدم»، «نقاب»، «پسر تهرانی» و «زنان ونوسی، مردان مریخی» را می کرد. دستپخت او در «آشوب» اما باب طبع نشده و خبری از ادعا هایی که پوستر و تیزر می کند، در فیلم نیست. مقدمه فیلم با تیزر ها تقریبا همخوانی دارد ولی پس از چند دقیقه مشتش باز می شود. چهار نکته درباره این فیلم را در ادامه می خوانید:

کدام ستاره؟«پرستاره ترین فیلم سینمای ایران» . این شعار تبلیغاتی فیلم «آشوب» است که هم در تیزر مورد استفاده قرار گرفته و هم پوستر. البته برای کشف این که 19 بازیگر محترم فیلم ستاره نیستند، حتما نباید به سینما رفت و فیلم را دید. خود بازیگران هم می دانند ستاره، تعریف و مختصاتی دارد که آن ها را دربر نمی گیرد. کوروش تهامی، لیلا اوتادی، یکتا ناصر، فرهاد آییش، داریوش کاردان، آتیلا پسیانی، همایون ارشادی، داریوش فرهنگ، شهره لرستانی، محمدرضا هدایتی، رامین ناصرنصیر، امیرحسین صدیق، نیما فلاح، حبیب دهقان نسب، ارژنگ امیرفضلی، فخرالدین صدیق شریف، آشا محرابی، نادر سلیمانی و سعید امیرسلیمانی بازیگران قابل احترامی هستند ولی اطلاق ستاره بر آن ها صرفا در حد یک شعار تبلیغاتی است. فارغ از ارزش گذاری و قضاوت کارنامه بازیگران «آشوب»، می دانیم که خیلی ها بازیگران خوبی هستند ولی ستاره به حساب نمی آیند. در عوض بسیاری از ستاره ها بازیگران خوبی نیستند و آن چه آن ها را دارای جایگاه کرده، آداب قواعد ستارگی است. این دسته، نام شان فراتر از یک فیلم (و یا هر اثر هنری) است و به تنهایی باعث کشیده شدن مردم به سینما (و یا هر اتفاق هنری) می شود.
آدرس عجیب تیزر و پوستردر تیزر اولیه فیلم که از بقیه هم پرتکرارتر است، علاوه بر عنوان«پرستاره ترین فیلم سینمای ایران»، چند جمله توصیفی به کار رفته و به صحنه های مهم «آشوب» کات خورده است. تیزر خیلی خوب می تواند مخاطب را ترغیب به تماشای فیلم کند و به او وعده یک فیلم موزیکال سرحال بدهد: «فیلمی متفاوت با هر آن چه تاکنون بر پرده سینما دیده اید؛ داستانی جذاب و پرکشش به همراه ترانه هایی ماندگار که قلب و روح انسان را تسخیر می کند.» بعد از این جمله، ترانه «سوخت همه خرمنم» و «الهه ناز» می آید. در ادامه، قول داستانی جذاب را می دهد که جملات فرهاد (کوروش تهامی) از ابراز عشق به دو بانو پشت آن قرار گرفته است. «آشوب، همراه با لحظاتی دلنشین و خاطره انگیز» نریشن بعدی تیزر است و همزمان سالن تئاتر لاله زار نشان داده می شود و سوت و کف مردم و آواز روحوضی پشت بند آن است. این موارد در فیلم هست منتها نه با ضرباهنگ و غلظتی که تیزر نوید می دهد. همان ابتدا داشته های فیلم تمام می شود و بعد داستان به مسیر دیگری می رود.

بازیگری که نیستسهم آشا محرابی با وجود حضور فعال در تبلیغات فقط سه نما است. کاظم راست گفتار می گوید: «آشا محرابی در «آشوب» خیلی خوب بازی کرده. قصه فیلم حدود 270 دقیقه است که الان 100 دقیقه اش را در سینما می بینید. ان شاءا... بعد از اکران فیلم، یک سریال شش قسمتی از آن در شبکه نمایش خانگی پخش می شود که پروانه نمایش آن را گرفته ایم و در نسخه سریال، بازی خانم محرابی را مفصل می بینید. تصمیم ما این بود که ابتدا سریال را توزیع کنیم و بعد فیلم اکران شود اما به خاطر حواشی شبکه نمایش خانگی تصمیم مان را عوض کردیم. حتی مجوز پخش سریال را گرفته ایم. البته دلیل این که بازی آشا محرابی در فیلم کم شد به خاطر الزام قصه است وگرنه ارادت ویژه خدمت ایشان داریم.» پس چرا آشا محرابی در پوستر پررنگ است و کنار بازیگران اصلی فیلم قرار گرفته؟ «هم دلجویی بود و هم خواستیم برای نسخه سریال «آشوب» کد بدهیم؛ وقتی هم که پوستر چاپ شد، هنوز تدوین نهایی انجام نشده و بازی شان کم نشده بود.» این یک اتفاق فرامتنی است و به هر حال کارگردان باید در پوستر، از تصویر آشا محرابی به عنوان بازیگر اصلی استفاده نمی کرد.
موزیکال؟ نه؟اشاره کردیم که بخشی از تیزر فیلم روی موزیکال بودن «آشوب» تاکید دارد: «داستانی جذاب و پرکشش به همراه ترانه هایی ماندگار که قلب و روح انسان را تسخیر می کند.» در جای دیگر تیزر به آواز اشاره می شود اما داستان نه تنها «دلنشین و خاطره انگیز» نیست که خسته کننده است و آواز ها هم ارتباطی منطقی با پایه اولیه داستان ندارند. فیلم کنایه واره ای است به بنیان های سست سیاست در جهان سوم و البته ایران که حرفش در ذیل قصه ای کند و بی منطق هدر می رود.ناگفته‌های تهمینه میلانی از موانع ساخت فیلم فتح خرمشهر
این فیلمساز که در جشنواره ملی و جهانی فجر جدیدترین ساخته‌اش با نام «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» را رونمایی کرد و چند سالی است، قصد ساخت فیلمی جنگی با نام «تنهایی پرهیاهو» را دارد، همزمان با سوم خرداد و سالگرد آزادسازی خرمشهر درباره سرانجام این پروژه سینمایی بیان کرد: متأسفانه برخی دستگاه‌ها نگذاشتند این فیلم را بسازم چون به نوعی جنگ را میراث خود می‌دانند و عنوان می‌کنند که من شایستگی ساخت فیلم جنگی را ندارم.

میلانی با اشاره به اینکه چند سال قبل مجوز ساخت «تنهایی پرهیاهو» توسط سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده است، ادامه داد: سال‌های 91-92 بود که 6 ماه برای پیش تولید این فیلم زمان صرف و بودجه لازم هم از سوی منطقه آزاد سرمایه‌گذاری شد، اما در نهایت با وجود اینکه فیلم مورد توجه حوزه هنری و بنیاد سینمایی فارابی بود و آقای ایوبی (رئیس وقت سازمان سینمایی) هم آن را بسیار دوست داشت و می‌گفت که یکی از بهترین داستان‌های جنگی است که تاکنون خوانده است، نتوانستم فیلم را کلید بزنم. این در حالی است که حتی با برخی عوامل قرارداد بسته شده بود و به همراه محمود کلاری لوکیشن‌های فیلم را هم در شهرهای آبادان و اهواز و خرمشهر انتخاب کرده بودیم.
کارگردان فیلم‌های «دو زن»، «نیمه پنهان» و «واکنش پنجم» در پاسخ به اینکه اگر مجوز ساخت فیلم صادر شده بود چطور امکان فیلمبرداری آن فراهم نشده است؟ گفت: انجمن دفاع مقدس به‌عنوان متولی موافق ساخت فیلم نبود و با ایجاد موانع بسیار مانع ساخت فیلم شد و در نهایت با شکایتی که از سوی یک نهاد نظامی از من صورت گرفت و یک سال و نیم در دادگاه در حال رفت و آمد بودم سازمان سینمایی هم عقب‌نشینی کرد و دیگر امکان ساخت فیلم از بین رفت.
وی در این‌باره توضیح داد:‌ در آن شکایت یکی از موارد مورد پرسش این بود که چرا می‌خواهم فیلم جنگی بسازم؟! این در شرایطی است که با هک شدن کامپیوتر شخصی من، به عکس‌های شخصی‌ام دسترسی پیدا کرده بودند و آن‌ها دستاویزی شده بودند تا مانع از فیلمسازی‌ام شوند، به همین دلیل در طول آن یک سال و نیم مرا بسیار اذیت کردند و شرایطی بوجود آوردند که حتی مدتی طولانی از تهران بیرون رفتم. هرچند که با این همه آزار در نهایت در دادگاه انقلاب تبرئه شدم؛ اما انچه ازبین رفت عمر من بود و آنچه صدمه دید، روح من و ساخته نشدن فیلمی که می‌توانست یکی از بهترین فیلم‌های جنگی باشد.
میلانی خاطرنشان کرد: پس از آن دوران سخت، سراغ ساخت فیلم «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» رفتم که فکر می‌کنم یک فیلم مهم است و مسائلی را مطرح می‌کند که ناشی از احساس مسئولیتی است که در این جامعه بر گردن خود احساس می‌کنم چون معتقدم همه ما باید برای بهتر شدن جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم باید تلاش کنیم.
وی درباره داستان فیلم‌«تنهایی پرهیاهو» نیز گفت: قهرمان این فیلم یک دختر 18 ساله است. در واقع برای اولین بار داستان زنان در اولین روز جنگ روایت می‌شود که درگیر جنگ شده‌اند. در این فیلم قرار بود ببینیم که در روزهای اول جنگ بر زنان ما چه گذشت، چون زندگی مردان و آنچه بر آن‌ها گذشت را بارها دیده‌ایم. من برای این فیلم سال‌ها تحقیق کردم و ساعت‌ها مصاحبه‌های طولانی انجام دادم، آن هم با زنانی که خودشان قهرمان جنگ هستند.
تهمینه میلانی با تاکید براینکه «در فیلم «تنهایی پرهیاهو»جبهه و جنگ کمتر دیده می‌شود و بیشتر فضای شهری و روابط انسانی روایت می‌شود» در پایان اظهار کرد: من دوست دارم جامعه‌ام رشد کند و برای خود وظایفی قائل هستم. فیلم «تنهایی پرهیاهو» درباره ارزش سرزمین و خاک بود و امیدوارم پس از آنچه بر من گذشته بتوانم مجددا تجدید قوا کنم و با حمایت دولت جدید آن را بسازم.
فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» به عنوان آخرین ساخته تهمینه میلانی در جشنواره جهانی فجر هم نمایش داده شد که به گفته این فیلمساز دست‌اندرکاران جشنواره تمایل به حضور آن در بخش مسابقه داشتند ولی میلانی با این قضیه موافقت نکرد. با این حال پروانه نمایش فیلم حدود یک ماه قبل صادر شده و با اصلاحیه‌هایی که در آن انجام شده، فیلم آماده نمایش است.یک زندگی موسیقایی در«تیک آف»تعریف شد/ تلاش برای متفاوت بودن
محسن شریفیان نوازنده مطرح نی انبان، پژوهشگر و آهنگساز فیلم سینمایی «تیک آف» به کارگردانی احسان عبدی پور که این روزها روی پرده سینماها است با اشاره به دغدغه ها و انگیزه های خود برای ساخت موسیقی متن این اثر سینمایی توضیح داد: شما اگر به فیلم دقت کرده باشید متوجه این موضوع می شوید که ما در ارائه محتوای اثر با چند فضا روبه رو هستیم. اول زندگی موسیقایی تعدادی از شخصیت های داستان که به جهت درگیری کاراکترها با موسیقی باید روی آن کار می شد و دوم «موسیقی زندگی» که مانند سکانس خانه سالمندان یا

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۱۹۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«رخ‌ مادر» امروز از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا

به گزارش قدس آنلاین به نقل از روابط عمومی پروژه، مجموعه مستند رخ‌ مادر پنجشنبه‌ها حوالی ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه از شبکه افق پخش می‌شود.

حمید مشایخی، مهدی انصاری، سیدمصطفی سیدحسینی و علی علائی چهار کارگردان «رخ مادر» هستند و این پروژه را در استان‌های کرمان، یزد، فارس، لرستان، شهرکرد، گلستان، مازندران، تهران، گیلان، اراک و اصفهان جلوی دوربین برده‌اند.

رخ مادر که در قالب داکیودرام ساخته شده است، با روایتی شاعرانه به قصه‌های بکر و ناب از مادران شهدا که در جامعه فعالیت اجتماعی دارند، می‌پردازد.

زهرا حسینی سرپرست پژوهش و سوژه یابی مجموعه مستند رخ‌ مادر را بر عهده داشته است.

دیگر خبرها

  • فیلم‌های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • «رخ‌ مادر» امروز از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • «رخ‌ مادر» روی آنتن شبکه افق/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • خبر‌های رسانه - ۱۳ اردیبهشت
  • «رخ‌ مادر» از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • مستند «زندگی با فلسفه» در شبکه چهار سیما
  • «زندگی با فلسفه» مستند پرتره انشاءالله رحمتی استاد فلسفه
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • گفت‌وگو باکارگردان مجموعه‌مستند «پابه‌ماه»/ قصه‌هایی تماشایی از امید و زندگی
  • مستند «مسئله حجاب» به تلویزیون رسید + ساعت پخش